١-بدو ورودتان به غرفه انگلستان، كندوهاى عسل سمت چپ سلامتان مىكنند؛ پیشتر كه مىروید خود را رهگذرى مىیابید كه ناگاه در میان یك باغ سبز است، صداى جیرجیركها و ویز ویز زنبور فضا را پر كرده، اندكى پیشتر كه مىروید محوطهاى ست مسقف و مشبك كه عجیب مىنماید، سقف با فلزهایى پوشانده شده، چند قدم دیگر وارد اتاقى مىشوید كه تمامى اتاق نورى با تونالیته زرد و طلایى رنگ دارد، روى سقف و دیوارهها مانند یك كندوى عسل شش ضلعى تزیین شده، دیگر متوجه شدهاید شما وسط یك كندوى عسل بازسازى شده ایستادهاید، مانیتورها در حال نمایش زوایاى زندگى یك زنبور عسل هستند و مبهوت تلاششان براى اینكه براى دنیاى خود موثر باشند خواهید شد؛ از كندو كه بیرون بیایید پلكان شما را به طبقه فوقانى مىبرد، حالا درست وسط آن سقف مشبك ایستادهاید: سقف كندوهاى عسل، شش ضلعىهایى كه از دور درهم و برهماند اما به آنها خیره كه مىشوید منظم و نظام یافتهاند مثل جهان هستى؛ این كندوى عسل رو به آسمان آبى باز مى شود …
از پلكان كه پایین مىآیید شما یك زنبور عسلاید، دریافتهاید كه كانسپت غرفه انگلستان در اكسپوى ٢٠١٥ میلان یك دعوت عام از انسانهاست تا مثل یك زنبور عسل براى دنیاى خود مفید باشند و دنیاى امروز را مانند یك كندوى عسل لبریز از شیرینى و بركت كنند؛ دنیایى با یك نور طلایى گرم و امیدوار.
٢- غرفه انگلستان ایده محور است؛ ساده و در عین حال بحثبرانگیز، بر مبناى مهمترین دغدغه انسان امروز توام با تلنگرى محیط زیستى.
البته آنها در كنار این نگاه كانسپت گونه به غرفهشان، آخرین تحقیقاتى كه درباره زنبور عسل و ایجاد تغییرات در عسل را نیز بر صفحههاى نمایش و بر دیوار نوشتها هم ارائه دادند.
٣- راستش از یك كشور توسعه یافته اى در قامت انگلستان انتظار همین است كه به جاى خودنمایى در امكانات و به رخ كشیدن تكنولوژى، به ارائه مفهومى زیرساختى براى زندگى بهتر بشر راهكارى ارائه دهد؛ انگلستان را چه حاجت رقابت در آوردگاه جهانى اكسپو؛ او باید در فرمى بدیع حرفى از جنس زمانه بزند.
منبع خبر : هنرآنلاین