نمایشگاه نقاشی‌های سارا اشرفی در گالری خصوصی “دوو” در  کشور سوئیس  بیست و چهارم مارچ ٢٠١٧ با حضور تعداد زیادی از هنردوستان و هنرمندان نقاش و فیلم‌ساز سویسی بازگشایی شد.

همچنین تعدادی از آثار این نقاش در گالری دولتی قصر انگوری با حمایت اداره توریست استان والی این گشور از ٢٨ مارچ به مدت سه روز به نمایش در آمد.

سالامین دانیل استاد نقاشی در کالج خصوصی سیون و صاحب گالری دوو درباره آثار سارا اشرفی می‌گوید: من به صورت اتفاقی با آثار سارا اشرفی آشنا شدم آثار سمبولیک و دنیای رنگین او همان لحظه روی من تاثیر گذاشت و با کمال افتخار از او تقاضا کردم تا آثارش را در گالری خصوصی دوو نمایش بدهم. سارا تکنیکی را که در کارهایش استفاده می‌کند خیلی خوب بلد است همچنین گالری من دیوارهایش را به هنرمندانی از افق‌های دیگر پیشنهاد می‌کند.

امیل از نقاشان معاصر سویسی نیز درباره آثار سارا اشرفی می‌گوید: به خاطر نمایشگاه سارا اشرفی در سوئیس او را کشف کردم، پالت رنگ سارا نقش مهمی در کارهای‌هایش ایفا می‌کند، تنالیته‌های آبی و سبز با همراهی زردها و سفیدهای شکسته قدم برمی‌دارد و رنگ‌های برنده‌ای مثل قرمز کارمین یا نارنجی زنده،  چرا این انتخاب؟! آیا به او الهام می‌شود؟! به من می‌گوید این انتخاب‌ها از پیش تعیین شده نیستند. این یکی از عناصری است که باید در کارهایش توجه کرد هنرمندی که به الهاماتش اطمینان دارد و این نشأت گرفته از تمرین زیاد اوست. من احساس می‌کنم اتمسفر رنسانسی خیلی حاضر در کارهای سارا اشرفی است، عناصری که باید در کارهای او مورد توجه قرار داد فرم خاص فیگور ها، صورت‌ها و چشم‌های بی‌نظیر و دهان‌هایی که غالبا معماگونه می‌خندند و  مشاهده‌گران را مبهوت و کنجکاو برای کشف دنیای عجیب این نقاش می‌کنند. نقاشی که ️با استادی تمام دوست دارد پرسوناژها و دنیای مخفی درون انسان‌ها را به نمایش بگذارد.

سارا اشرفی در استیتمنت نمایشگاه اخیر خود نوشته است:

ارکیده‌ها لباس‌هایم را از روی بند رخت می‌برند

سالهاست که روی کاغذها و بوم‌ها بذر می‌کارم .

دانه‌هایی که متعلق به زمان است، ریشه‌هایی دارند از جنس لحظه‌های خاص، برای من!

گاهی بوم‌هایم در هم ریشه می‌کنند، شاخه‌هایی می‌زنند در سرزمین‌هایی متفاوت.

مهم این است که جوانه بزنند، روبروی صورت تو، که نگاه‌شان می‌کنی و جستجوگرانه چشمانت برق می‌زند.

گاهی دانه‌هایی را می‌کارم که سبز شدنی نیستند !

من آنها را می‌رویانم .

موجوداتی می‌شوند، که من خواسته‌ام و زندگی را نفس می‌کشند، از بطن نارستنی‌ها!

در ذهنم خانه‌ای هست که روی دیوارش، ساعت شماطه‌ای آویزان است!

پرنده چوبی ساعت، انتظار تولد جوجه‌هایش را می‌کشد و گلدان مصنوعی روی میز عادت دارد آب بخورد!

چرخی می‌زنم در این شهر و تنفس می‌کنم هوایی را که در ذهنم خلق کرده‌ام

هر گوشه این شهر کسی نگاهم می‌کند، چشمانم را می‌بندم و هر بار دست یکی را می‌گیرم و توی راه به او می‌گویم:” می‌خواهم روی سرت دانه بکارم، شاید درخت بلوط، شاید هم یک پرنده خواب!”

از خودش می‌پرسم چی دوست داری؟ ولی جوابش را گوش نمی‌کنم و مشتی دانه رنگی روی سرش می‌پاشم و او تنها نگاه می‌کند!

فکر کنم همیشه لابه لای دانه‌ها بذر سکوت هم هست !!

اینجا همه چیز را می‌توان کاشت: شادی، آرزو، تنهایی، پرواز ، فریاد، بی‌تابی و حتی دلتنگی…

امشب کودکی متولد خواهد شد، از ذهن مادرش، مادری که آرزوی در آغوش کشیدنش را داشت!

اینجا ارکیده‌ها لباس‌هایم را از روی بند رخت می‌برند!

دیروز پیراهنم تن زنبق وحشی بود!

ریشه‌هایش را از خاک در آورد و فرار کرد.

یادم باشد به جوجه‌های ساعت شماطه‌ای پرواز ذهن را یاد بدهم.”

سارا اشرفی متولد ١٣٦٠ در تهران و فارغ‌التحصیل گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است. او که عضو انجمن نقاشان ایران نیز هست کار هنری را با تصویر سازی از ١٣ سالگی با مطبوعات و روزنامه‌های مختلف آغاز کرد، اولین نمایشگاه انفرادی او در ١٨ سالگی در گالری طرح نو برگزار شد و از آن پس به صورت همزمان نقاشی و تصویر سازی می‌کرد.

منبع