نمایشگاه “دریای آونگان” که با همکاری موزه هنرهای معاصر تهران، بنیاد هنری “برجیل” و گالری محسن برگزار شد در واقع مروری گذرا به منتخبی از آثار نقاشی مدرن هنرمندان ایران و عرب طی یک دوره حدودا ۵۰ ساله از ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ میلادی دارد.
علیرغم این که دلیل برگزاری نمایشگاهی چنین با موضوع هنر مدرن ایران و جهان عرب به دنبال یک هویت مشترک و از جهاتی نزدیک کردن نگاههای هنری این دو جغرافیا به یکدیگر در یک بستر مشترک به عنوان هنر مدرن، دارد؛ اما در نهایت تجربههای متفاوت اجتماعی و سیاسی در دوران تاریخی مشترک نگاههای متفاوتی را میان هنرمندان ایران و عرب به وجود آورده است که به جای کشف شباهت باید تفاوتهایشان را برجسته کرد تا فهم صحیحی از هر دو جهان و انعکاس هنری آنها به دست بیاید.
یکی از نقاط قابل بحث در این نمایشگاه دستهبندی آثار هنرمندان عرب در چهار بخش “هنرمند و جهان”، “هنرمند و خویشتن”، “روزمرگی” و “نماد و نشانه” است. در کاتالوگ این نمایشگاه در توضیح این دستهبندی آمده است: آثار بخش “هنرمند و جهان” بر درگیریهای هنرمند با واقعیتهای سیاسی و اجتماعی متمرکز است، آثار بخش “هنرمند و خویشتن” در صدد بازنمایی خود هنرمند در آثارش است، در آثار بخش “روزمرگی” هنرمند در بازنماییهای روستا، شهر و زندگی روزمره کاوش میکند و آثار بخش “نماد و نشانه” به کندوکاو در پدیدار شدن انتزاع در نقاشی هنرمندان میپردازد.
آثار نقاشی مدرنیستهای عرب در این نمایشگاه ویژگیهای یکسان از لحاظ مفهوم و محتوایی دارند که در سبک، شیوه و تکنیک و نگاه تفاوتهایی عمدهای با یکدیگر دارند.
این یکپارچگی مفهومی حاصل زیستن هنرمندان در کشورهای مختلف عربی است که هر یک در دورههای مختلفی شاهد تحولات و جنبشهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلف و متفاوت از یکدیگر بودهاند و بیشتر این کشورها در برههای از زمان استعمار را لمس کرده و دوران درگیریها و انقلابها را پشت سر گذاشتهاند.
هرچند به عقیده کریم سلطان کیوریتور و مدیر بنیاد هنری “برجیل” که آثار عربی این نمایشگاه را جمعآوری کرده است این آثار از دل جوامعی بیرون آمده که سرخوشیهای دوره ملیگرایی را طی کردهاند و شاهد پیشرفتهای صنعتی و پسرفتهای گاه به گاه اقتصادی و همچنین شیوع فقر و فشار تنگدستی در جوامعشان بودهاند و البته همه این تحولات به صورت یکسان و طی یک دوره خاص در تمامی کشورهای عربی رخ نداده است بلکه در بعضی از کشورها مانند مصر این نوسان با شدّت و حدّت بیشتری اتفاق افتاده و در بعضی دیگر مانند عربستان سعودی کمتر.
اما به درستی “مقاومت” عنصر اصلی و بیبدیل آثار هنرمندان عرب است. خواه در مصر باشد خواه در فلسطین. مقاومت و همه آنچه که در پس خود به وجود میآورد از جمله خشم، رنج، حسرت که در بیشتر آثار هنرمندان عرب در خود متن و زیر لایه آثار وجود دارد با تماشای هر تابلویی در ذهن مخاطب نقش میگیرد.
وقتی مخاطب با آثار هنرمندان فلسطینی مواجه میشود ، با توجه به مبارزات چندین ساله مردم فلسطین، دیدن نشانههایی از خشم و اعتراض و مقاومت در آثار مدرنشان دور از ذهن نیست اما وقتی جلوتر میرویم و به آثاری از دیگر هنرمندان عرب که در گالریهای دیگر موزه نصب شدهاند برمیخوریم، متوجه میشویم که فارغ از دستهبندیهای موضوعی حسهایی چون تنهایی، خشم، اندوه، سرخوردگی و اعتراض در اغلب آثار به چشم میخورد. در اغلب این آثار اغراق در فرمها، استفاده از خطوط بیشمار هاشور برای ایجاد سایهها و همچنین استفاده از رنگهای کممایه خاموش، احساس اندوه، اضطراب و ناتوانی را هرچه بیشتر به بیننده منتقل میکند.
این حس خشم و اندوه و اعتراض حتی در آثار انتزاعیتر هم احساس میشود.به نظر میرسد سالهای استعمار و حاکمیت رژیمهای دیکتاتوری در اغلب کشورهای عرب منطقه چنین حسهایی را به تدریج وارد آثار هنرمندان مدرنیست این کشورها کرده باشد، تأثیری که با کنار رفتن حاکمیتهای معیوب و برطرف شدن معضلات ناشی از آنها، کاملاً از روح و درون این هنرمندان زدوده نشده است و درآثارشان نمودی ادامهدار دارد.
اما در مقابل آثار مدرن ایرانی در قیاس با آثار عربی از تنوع در نگاه و تکنیک بیشتری برخوردارند و به همین سبب آثار مدرنیستهای ایران در این نمایشگاه به مراتب درخشانتر و حرفهایتر جلوه میکنند.
این اتفاق شاید به دلیل تفاوتها در ساحت اجتماعی و سیاسی کشورهای عربی و ایران است. درست زمانی که کشورهای عربی درگیر جنگهای داخلی و مبارزات سیاسی و ملی بودند ایران با گسترش تبادلات در زمینههای مختلف با کشورهای غربی سعی در نزدیکی با جریانهای نوآورانه هنری پس از جنگ جهانی دوم در این کشورها اشت.
این اتفاق راه را برای تبادل بیشتر هنرمندان ایران با اروپا گشود. تا جایی که هنرمندان ایرانی با عبور از سبکها و شیوههای مختلف هنر مدرن در اروپا سعی در رسیدن به نگاه و روشی مستقل با هویتی کاملا ایرانی رسیدند که در دل هنر مدرن و مکتب سقاخانه به وجود آمد.
اتفاقی که بعدتر راهگشای مسیری برای جهان عرب و پیشرفت هنر نقاشی در این کشورها بود. حرکت هنرمندان عرب به سمت انتزاع و خلق جهانهای شخصیتر به نوعی وامدار جریان اجتماعی هنرمندان ایرانی است که به دنبال بسط دیدگاههای زیباییشناسانه و ایجاد تنوع در مسیر تجربهگرایی بودند که این خواسته آنها را به فراگیری مهارتهای متنوع در خلق اثر هنری رهنمون کرد و در نهایت آثار این هنرمندان را در یک نقطه مشترک به یکدیگر رساند.
نمایشگاه هنر مدرن ایران و عرب با عنوان “دریای آونگان” با 40 اثر ایرانی از گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران، 40 اثر هنر مدرن عرب که با همکاری بنیاد برجیل به نمایش گذاشته شده است و شش اثر از هنرمندان فلسطین با موضوع مقاومت در آن به نمایش در آمد.
در این نمایشگاه آثاری از ازیکیل باروخ، سمیر رافع، سیف وانلی، عفت نقی، حامد اویس، انجی افلاطون، مارگارت نخله (مصر)، حسن شریف، عبدالقادر الریس، نجات مکی (امارات متحده عربی)، مروان قصاب باشی (سوریه)، کاظم حیدر، سعدی الکعبی، زید صالح، ضیا عزاوی، رأفت نصیری، شاکر حسن آل سعید (عراق)، عبدالله محرقی (بحرین)، تحیت حلیم (سودان انگلیسی- مصری)، شفیق عبود، صلیبا دویهی، اوگت کلانه (لبنان)، حاتم المکی (اندونزی- تونس)، منیره موصلی، عبدالحلیم رضوی (عربستان سعودی)، پال گیراگوسیان، عاصف ابوشقرا (فلسطین)، عبدالله بن عنتر، عبدالقادر گورماز، محمد خدا، رشید قریشی (الجزایر)، فرید بلکاهیه، احمد شرقاوی، محمد ملیحه، احمد بن ادریس یعقوبی (مراکش)، کمال بلاصه (اورشلیم)، منیره القاضی (کویت) در بخش هنر مدرن عرب این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است.