نمایشگاهی از حدود یکصد اثر از آثار ˝اتوپینه˝ هنرمند فقید آلمانی با عنوان ˝رنگین کمان˝ از ۵ اسفند سال گذشته در موزه هنرهای معاصر تهران برپا شده است و تا ۲۸ فروردین سال ۹۴ ادامه خواهد داشت.
اتوپینه” بعد از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۵۷ به همراه “هاینس ماک” گروه هنری “زیرو” به معنای “صفر” را پایه گذاری کرد و بعدها “گونتراوکر” نیز به آن پیوست. از آن جهت نام این گروه “زیرو” یا “صفر” گذاشته شد که آلمان شکست خورده بعد از جنگ، در تمامی عرصهها، ازجمله هنر، از هم پاشیده و سر در گم بود و نام “صفر” بر آن گذاشته شد تا جریانی را آغاز کند که درامتداد روند هنری پیشین نباشد و در واقع از صفر شروع شود و طرحی نو در اندازد و مسیرهنر نقاشی را از شیوه سنتی رنگ و بوم وقلم مو به سوی هنری رهنمون کند که از مواد، رسانهها و تکنیکهای جدید بهره میبرد. پینه را “شیفته نور” خواندهاند چون در اغلب آثارش از نور استفاده کرده است. ظاهراً شیفتگی او به نور برمی گردد به دوره نوجوانی پینه که در دوران جنگ جهانی دوم گذشته است، دورهای که هواپیماهای متفقین به آسمان شهرهای آلمان حمله میکردند ومردم برای در امان ماندن مجبور به تحمل خاموشیهای طولانی و مکرر بودند و همین امر باعث شد که “پینه” نور را ستایش کند و آن را یکی از زیباترین پدیدههای کیهان، زندگی و جهان توصیف کند.
اینگونه است که او در آثارش به آسمان که منشاء نور است توجه نشان میدهد و آسمان را بستری برای نمایش بخشی از آثارش قرار میدهد و برای اینکه بتواند آثارش را در آسمان ارائه کند، به ساخت حجمهای بالونی رو میآورد و از عنصر هوا برای بالا بردن، به پرواز در آوردن و معلق نگه داشتنشان در فضا و آسمان بهره میگیرد. نمایشگاه موزه هنرهای معاصر از آثار پینه، دو نمونه ازچیدمان حجمهای بادی او را به تماشا گذاشته شده است، یک مجموعه چیدمان در رمپ آغازین موزه به نمایش درآمده و “هفت ستاره” نام دارد و چیدمانی از حجمهای بادی عظیم و پرابهتی از هفت ستاره رنگین است که هریک، یکی از رنگهای رنگین کمانی زرد، آبی، قرمز، نارنجی، سبز، بنفش و آبی نیلی را به خود دارد. ستارههای بزرگ بادی که با ساقههایی هم رنگ خود، گویی از زمین روئیدهاند وشروع ساقههای این ستارهها به طبقه پائینتر موزه و به اطراف حوض روغن سیاه موزه و اثر معلق “الکساندر کالدر” بر فراز آن میرسد و از آنجا، شش ستاره ساقه دار رنگین از حاشیه میانی معماری دایرهای شکل طبقه همکف رمپ موزه به بیرون سر برآورده و فضایی شاد، درخشان و رنگین را در بدو ورود به موزه پدید آوردهاند و در این میان، فقط ستاره قرمز رنگ است که با ساقه خوابیده بر زمین طبقه همکف موزه، مخاطب را تا به آغازگاه گالری شماره یک موزه رهنمون میکند و بر درگاه آن، گل شکفته قرمزرنگ آخرین ستاره را میبینیم.
علاوه برنمایش این چیدمان بادی در ابتدای موزه، بر دیوار رمپ نیزعکسهایی ازنمایش دیگر نمونههای حجمهای بادی او را که در فضای باز و در نقاط مختلف جهان ارائه شده است، مشاهده میکنیم.
اثر- چیدمان بادی دیگر پینه درانتهای موزه و در اتاقکی تاریک، به عنوان آخرین اثر این نمایشگاه به نمایش در آمده است. “گلهای اندوه” نام این چیدمان است. لالههای سیاه رنگ پژمرده و فرو افتادهٔ بادی بزرگی که در گلدانهایی کاشته شدهاند و هر پنج دقیقه با روشن و خاموش شدنهای سریع و ممتد لامپهای نور تعبیه شده، به تدریج باد میشوند و میشکفند و با خاموش شدن چراغها دوباره میپژمرند و فرو میافتند. پینه با این اثر یادآور میشود که حتی گلهای سیاه، مرده و اندوه زده که در کاتالوگ این نمایشگاه “گلهای شرارت” نامیده شدهاند، با تابش ناچیزترین نورها شکوفا میشوند و زندگیای دوباره مییابند و در واقع پینه حتی با این اثر در ظاهر تلخ و ناامیدانه نیز به ستایش نور و روشنایی برمی خیزد. عکسهای دیگری از آثار بادی “اتو پینه” نیز در گالریهای دیگر موزه به نمایش در آمده، آثاری که اغلب درفضاهای باز ارائه شدهاند؛ مثل عکسی از اثر رنگین کمان بادی او به ارتفاع ۴۰۰ متر که در سال ۱۹۷۲ به مناسبت المپیک مونیخ بر فراز آسمان این شهر به نمایش درآمد. در انتهای گالری شماره یک موزه نیز ویدئویی از این رویداد هنری به تماشا گذاشته شده.
اتوپینه به رنگین کمان که حاصل شکست نور است علاقه خاصی دارد. رنگین کمان پدیدهای طبیعی است که در آن طیفهای رنگی و مشخصاً هفت رنگ را میتوان دید، هفت رنگی که با امتزاج آنها با هم میتوان دوباره نور درخشان سفید رنگ را بدست آورد. شاید از همین روی باشد که پینه رنگین کمان را نمادی از صلح میداند، رنگین کمانی که فارغ از حدود و مرزهای تعیین شده توسط آدمیان در همه جای دنیا به صورت یکسان پدیدار میشود و از طیفهای رنگی ثابت و مشخصی در هر جایی که پدید میآید، برخوردار است. با نگاه به آثار این نمایشگاه میتوان پی برد که علاقهمندی پینه در اصل به نور است و در واقع نور را میپرستد و در آثارش هر آنچه را که ارتباطی با نور دارد، به نمایش در میآورد. بر اساس همین علاقهمندی است که هنرهای آسمانی او شکل میگیرند و مجسمههای بادیاش بر بستر آسمان به نمایش گذاشته میشوند و آثار رنگین کمانیاش چه به صورت چاپهای سیلک اسکرین، نقش برجستههای سرامیکی، نقاشی و حجمهای بادی به ستایش نور، آنهم در زیباترین حالتش بر میخیزند.
او حتی با ساخت آثار سرامیکیاش هم سعی دارد نقش نور را به نمایش بگذارد. آثار سرامیکی پینه با حذف نورپردازیهای حساب شده روی آنها، صرفاً آثاری انتزاعی محسوب میشوند. اما در این آثار تابش نور جزئی از اثر است و حضور نور است که به آنها معنایی تازه میدهد. نقاط برجستهٔ براق و صیقلی روی سطوح سرامیکی، نور تابیده شده را دوچندان بازتاب میدهند و این آثار را تبدیل به نمونهای تابناک و درخشان و دست نیافتنی همچون خورشید میکنند. پینه با کار گذاشتن نقاط برجستهٔ براق، سیاه یا سفید روی سطوح سرامیکی تلاش دارد نظر مخاطب را به نور تابیده بر آنها و بازتابهای متفاوتی که نشان میدهند، جلب کند و در واقع نقش نور را در چگونه دیدنمان به قضاوت گذارد چرا که با تابش نور بر این سطوح است که آنها درخشانتر و زیباتراز دیگر سطوح به نظر میرسند، یا سیاه رنگ بودن نقاط برجسته بر سفیدی سطح سرامیکی دیده نمیشوند و یا نقاط برجسته سفید رنگ روی سطح سفید سرامیک خودی نشان میدهند و خود را از سطح همرنگ خودجدا میکنند.
پینه در ادامهٔ آثار سرامیکی خود حتی پا را فراتر میگذارد و این بار فرمهای رنگین کمانی ستایش شدهٔ خود را به همین شیوه درآثار سرامیکیاش به منصهٔ ظهور میرساند و به این ترتیب نور را در نور به تماشا میگذارد. او فرم زیباترین حالت نور یعنی رنگین کمان را به صورت برجسته با سرامیک میسازد و بر این ساختهها نور میتاباند تا از میان رنگین کمانهای مختلف سرامیکیاش درخشانترین و نورانیترین رنگین کمانش به دست بیاید و معنای واقعی رنگین کمان که در اصل همان نور است را به وضوح ارائه دهد.
اما در میان آثار اتوپینه در این نمایشگاه، به جرأت میتوان گفت که اثرچیدمانی “اتاق نور” ستایش شدهترین توصیف این هنرمند از “نور” است. اتاقی خیال انگیز و رویایی از رقص زیبا و آرامش بخش نورها. اتاقکی که علاوه برنورهایی که در فواصل مختلف از سوراخهای تعبیه شده بربخشی از دیوار و سقف آن به داخل تابیده میشود، همزمان نیز نورهایی ازسوراخهای روی دو حجم چرخان استوانهای شکل و معکبی شکل به درون اتاقک میتراود و فضایی زیبا و دل انگیز از رقص نورها را در این اتاقک رویایی پدید میآورد.
پینه در دیگر آثار خود که به “گواش آتش” معروف هستند و این آثاررا با استفاده از آتش، سوزاندن، رنک و دود به وجود آورده است، بار دیگر به جایگاه و مبدأ نور در کهکشانها اشاره دارد و در اینجا نیز او با بهره گیری ازمنشاء دیگری از نور یعنی “آتش” سعی دارد توجهات را به منشاء کهکشانی نور در آسمانها معطوف کند. تمامی آثار “گواش آتش” پینه یادآور جزئی از کل کهکشان است و با نگاه به این آثار گویی که یا ستارهای در حال انفجار را میبینیم و یا سیارهای چرخان و در حال حرکت را. او در این آثار نگاهی فراتر از آسمان بالای سرمان دارد و پا به جستجو در فضایی لایتناهی گذاشته است. این جستجو در اثر چیدمانی “جلو آمدن خورشید” که در گالری شماره ۵ موزه به نمایش در آمده، از وضوح بیشتری برخوردار است. گوی بزرگی که میتواند نمادی از خورشید باشد در وسط گالری قرار گرفته و با استفاده از ویدئو پروجکشن، تصاویری از نقاشیهای اشکالی شبیه به اجرام آسمانی بر دیوارها و سطوح در نظر گرفتهٔ اطراف گوی و حتی روی خود گوی سفیدرنگ پخش میشود تا تجسمی از فضای کهکشانی را در مخاطب این اثر چیدمانی القاء کند.
با نگاهی به آثار اتوپینه در این نمایشگاه، به خوبی شیفتگی او را نسبت به نور در مییابیم و جستجوی او را در ساحت نور در آثارش به نظاره مینشینیم وآنگاه به عنوان مناسب و به جای این نمایشگاه یعنی “رنگین کمان” که زیباترین و دل انگیزترین جلوهٔ نوردر طبیعت است، پی میبریم.
منبع خبر : هنرآنلاین