تعزیه در تکیه دولت؛ یادی از معمار عظیم‌ترین نمایش‌خانه تاریخ ایران

تکیه دولت تا پیش از احداث کاخ‌ها و ساختمان‌های بلند در اواخر دوره قاجار، از بلندترین بناهای پایتخت بود به‌طوری‌که از پنج فرسنگی شهر پیدا بود.

امروزه یکی از معدود آثار باقی‌مانده که توصیفی از وضعیت تکیه دولت در اختیار ما می‌گذارد، تابلوی “تصویر تکیه دولت” اثر کمال‌الملک است که نه‌تنها از لحاظ طرح و ترکیب و رنگ آمیزی اثری بدیع و شاهکاری نفیس به شمار می‌آید، بلکه ازآنجاکه نشان‌دهنده طراحی و معماری یک بنای عظیم تاریخی است و به‌ویژه ازاین‌جهت که بیان‌کننده مراسم پرجلال و شکوه تعزیه‌داری است، یکی از گویاترین اسناد مهم ملی ایران نیز به‌حساب می‌آید.

به‌عنوان معمار سازنده تکیه دولت، از معماری نه‌چندان معروف به نام حسینعلی مهرین نام برده شده است. ساختمان تکیه دولت به‌صورت گرد و مدور و محیط بر محوطه وسیعی که قطر تقریبی آن را شصت متر و ارتفاعش را در حدود بیست‌وچهار متر و مساحتش را دو هزار و هشت‌صد و بیست و چهار متر مربع ذکر کرده‌اند. این ساختمان در اصل سه طبقه بود، و با سردابه عظیمش چهار طبقه و تمام بنای آن از آجر تقریباً سفید ساخته شده بود. تکیه دولت تا پیش از احداث کاخ‌ها و ساختمان‌های بلند در اواخر دوره قاجار، از بلندترین بناهای پایتخت بود به‌طوری‌که از پنج فرسنگی شهر پیدا بود.

download

 

موقعیت و بنای تکیه دولت

برخی از پژوهشگران ازجمله بهرام بیضائی، مهدی فروغ و یحیی ذکاء معتقدند که ساختمان تکیه دولت بر اساس طرح میدان‌ها و برخی کاروانسراها و تکایا طراحی و ساخته شده بود. گرچه در مورد موقعیت دقیق تکیه دولت، تفاوت‌هایی جزئی در اسناد برجای مانده موجود است، امّا بر اساس نقشه‌ای که عبدالغفارخان نجم الملک یا همان نجم الدوله در سال ۱۳۰۹ قمری از وضعیت تهران قدیم رسم کرده‌، این بنا در ضلع جنوب شرقی باغ گلستان و در جنوب غربی شمس‌العماره و روبه روی مسجد شاه قرار داشته و قبلاً در جای آن، انبار دولتی ارگ شهر بر پا بوده است. برخی قطعه زمین مورد استفاده برای احداث این بنا را، منزل مسکونی تخریب شده امیرکبیر دانسته‌اند و برخی دیگر نیز نوشته‌اند که منزل امیرکبیر همراه با قسمتی از زندانخانه دولتی و سیاهچال که بقایای گرمابه مخروبه‌ای بودند، در کنار چند انبار قدیمی، محل احداث تکیه دولت بوده است.

صحن مرکزی این بنا را داربستی از الوار و تیرهای چوبی می‌پوشاند که با بست‌ها و تسمه‌های آهنی درهم چفت شده و بر روی دیوارهای بنا تعبیه شده بود و سقفی گنبدی را بر روی صحن تشکیل می‌داد که در مواقع لزوم چادر کرباسی ضخیمی بر روی آن می‌کشیدند.

تکیه دولت سه ورودی داشت؛ ورودی اول، ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه بود که برای ورود مردان با دری دو لنگه و سردری جناغی طراحی شده بود. ورودی دوم، ورودی ضلع غربی برای زنان، از سمت میدان ارگ با سردر جناغی و شش مناره کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود. ورودی سوم هم راهرو پر پیچ وخم و تاریکی بود که قسمت شاه نشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ گلستان وصل می‌کرد و شاه برای ورود به تکیه از آن می‌گذشت.

در اطراف صحن، بیست طاق (هر یک به عرض هفت ونیم متر) با دیوارها و ستون‌های کاشی کاری قرار داشت و روی طاق‌ها اتاق‌هایی در دو طبقه ساخته شده بود. اتاق‌های طبقه اول ویژه وزیران و حکام ولایات بود که با نظارت ناظر یا کارپرداز کاخ، یا به‌اصطلاح آن دوره فراش‌باشی، میان آن‌ها تقسیم می‌شد. اتاق‌های طبقه دوم اُرُسی داشت و ویژه بانوان حرم بود. جلوی غرفه‌های طبقه فوقانی را پرده می‌کشیدند و هر غرفه متعلق به یکی از زنان حرم شاه بود که آن‌ها هم مهمان‌های خود را که از طبقه اعیان بودند، برای تماشای تعزیه به غرفه خود دعوت می‌کردند. طبقه سوم، جایگاه نقاره‌چی‌ها بود که با نرده‌ای حفاظت می‌شد.

 

در هر طبقه تکیه، غرفه‌ها و طاق‌نماهایی مشرف به فضای مرکزی وجود داشتند. در اطراف آن نیز طاق‌نماهائی ساخته بودند به عرض تقریبی هفت متر و نیم که ستون‌ها و دیوارهای خارجی آن کاشی‌کاری بود. روی این طاق‌نماها اتاق‌هائی در دو طبقه وجود داشت که پنجره‌های آن را به‌صورت “اُرُسی” درست کرده بودند. با وجود اینکه هیچ‌گونه اهتمامی برای قرینه‌سازی در طرح اتاق‌ها و رواق‌ها به‌کاربرده نشده بود، از عظمت و جلال بنا اصلاً کاسته نشده، سهل است که یک تنوع مطلوب و زیبایی در طرح کلی آن به وجود آورده بود که شخص از دیدنش لذت می‌برد.

بر اساس وصف‌هایی که از فضای درونی تکیه دولت برجا مانده است، می‌توان گفت که تزئین در آن بیش از معماری کلی و نمای بیرونی اهمیت داشته است، به‌ویژه استفاده از شمعدان‌های چند شاخه و دیوارکوب‌ها و چلچراغ‌ها و شمع‌ها و مانند این‌ها که نورپردازی فضای تکیه را چشمگیر می‌کرد.

download (1)

تعزیه در تکیه دولت

اما گذشته از همه این‌ها عظمت و جلال تکیه بیشتر به سبب مراسم پرشکوه “تعزیه” بود که در آن برگزار می‌شد. در این مراسم در و دیوار را با چهل‌چراغ‌ها و قالیچه‌ها و شال‌های کشمیری و تابلوهای نفیس و سایر اشیاء گران‌قیمت تزئین می‌کردند. در وسط این محوطه سکوی گردی بود به شعاع تقریبی نه متر و ارتفاع نود سانتیمتر با ازاره سنگی منقوش با قاب و شمسه قرار داشت که سطح آن آجرفرش بود. در این ازاره دریچه‌هایی تعبیه شده بود که احتمالاً به زیرزمین گشوده می‌شد و برای رفتن بر روی سکو دو پلکان در دو سوی آن ساخته شده بود که هر یک دارای سه پله بود.

دور سکو، محوطه‌ای به عرض تقریبی شش متر برای گذر اسب‌ها و دسته‌های موسیقی منظور شده بود. پلکانی در شش ردیف با یک پیش‌آمدگی دور تا دور صحن و پیوسته به ساختمان گِرد تکیه قرار داشت که مشرف بر صحن مرکزی و سکوی آن بود. این بخش، مخصوص زنان بود. دور این سکو جاده‌ای به عرض تقریبی شصت متر وجود داشت که بعضی از عملیات تعزیه از قبیل اسب‌سواری و پیکار و مسافرت و غیره در آن صورت می‌گرفت و وقایع را بهتر مجسم و آن را به‌واقع امر نزدیک‌تر می‌ساخت و در نتیجه به تأثیر آن می‌افزود.

در سمت دیگر این جاده نیز پله‌ای بود به ارتفاع تقریبی سی سانتی‌متر که صفه بسیار وسیعی را در پیرامون صحن تکیه تشکیل می‌داد که مختصری به سمت سکوی مرکزی شیب داشت تا زمانی که چهار زانو روی زمین می‌نشستند، بتوان به‌آسانی وقایع تعزیه را که روی سکو صورت می‌گرفت ببینند. این قسمت که جای مخصوص زنان بود و متجاوز از هزار زن در روی آن می‌نشستند، به یک سلسله پلکان که دور تا دور صحن تکیه می‌گشت و دارای شش پله بود می‌رسید و به طاق‌نماها و غرفه‌های اطراف تکیه منتهی می‌شد.

فضای میانی تکیه به چند بخش تقسیم می‌شد؛ صحنه نمایش به‌صورت سکویی دایرهای با ارتفاعی حدود یک متر و قطر ۱۸ تا ۲۰ متر در مرکز استوانه برای اجرای مراسم تعزیه و شبیه خوانی طراحی شده بود که در چهار طرف پله‌هایی برای بالا رفتن از آن قرار داشت. پیرامون سکو، مسیری به عرض تقریبی شش متر برای حرکت اسب‌ها و سربازان تعزیه در نظر گرفته شده بود. بعدازاین فضای شش متری، فضایی برای تماشاگران، سپس پلکان‌هایی سنگی (با شش پله) برای نشستن پیش‌بینی شده بود که تا دیواره بنا ادامه داشتند.

سرانجام عظیم‌ترین نمایشخانه تاریخ ایران

تکیه دولت، پس از مشروطه با نفوذ و تأثیر فرهنگ و هنر غرب بر کشور و پیدایش تئاتر و نمایش جدید در ایران به‌مرور به فراموشی سپرده شد، سال‌ها متروک و نیمه مخروبه بود تا اینکه در سال ۱۳۲۵ خورشیدی و به‌منظور ساخت بانک ملی شعبه بازار، آن را تخریب کردند.

 

به نوین‌تندیسی‌ها، امتیاز دهید... 🙂

میانگین امتیازات ۵ از ۵
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:)