هنرمندان حاضر در نمایشگاه “مجسمه و جواهرسازی هنری معاصر تهران” معتقدند؛ این هنر باید به گونهای باشد که بتواند تفاوت نگاه فردی که آن را استفاده میکند را منعکس کند.
شاید مهمترین وجه در این مدیای هنری توجه به ایده و خلاقیت در ساخت جواهر است. هر چند متریال هم به عنوان اصلی مهم در جواهرسازی مورد توجه است؛ اما بیشتر آثار این نمایشگاه با توجه به اهمیت مستقل بودن اثر به عنوان یک رسانه هنری به دنبال تعمیم قابلیتهای بصری و مفهومی جواهر است که در رابطه با بدن انسان اهمیت پیدا میکند.
ایجاد تغییر در صورت ظاهری اشیاء
بنفشه همتی هنرمندی که آثارش در نمایشگاه جواهر سازی هنری به نمایش در آمده به هنرآنلاین گفت: در زیور آلات و جواهرسازی هنری معاصر دو مورد اساسی وجود دارد که باید به آن توجه کرد، مسئله گسترش مواد و انتقال مفهوم.
وی ادامه داد: امروز مسئله جسارت در گسترش مواد وجود ندارد و اغلب افرادی که وارد این حوزه میشوند از حیطه صنایع دستی یا گرافیک هستند اما این مسئله اهمیت دارد که ما چگونه با این مقوله برخورد میکنیم چرا که ما داریم به وسیله هنر کاربردی، مفهومی را وارد زندگی روزمره مردم میکنیم.
این هنرمند و پژوهشگر گفت: در این مقوله میتوان رویکردهای متفاوتی داشت. من مجموعهای به اسم “فاصله” دارم که در آن مجموعه، مدتی از برخی شهرها عکاسی کردم و بعدتر از همین متریالها در جواهر سازی استفاده کردهام که البته مبنا بر تجلیل از بناهای معماری نبود و من از در و پنجره به عنوان مدخلی برای ورود به عنوان یک عنصر در اثرم استفاده کردهام.
همتی گفت: در مجموعه “نوسان” من چالش سلف پرترههای خودم را به جواهر بدل کردم و در یک کار مشترک که با آقای بهنام کامرانی داشتم درباره مفهومی خاص در فلسفه “دلوز” کار کردیم.
وی اظهار داشت: سعی میکنم فلسفه را در جواهرسازی خود در نظر داشته باشم. در این شاخه هنری، اشیاء روزمره در جایی قرار میگیرند که قرار نیست آن جا باشند. به عنوان مثال وقتی یک لولای در را به عنوان کانسپت اثر انتخاب میکنید و آن را روی بدن قرار میدهید این اتفاق یک سری مفاهیم را در تضاد با جسم ایجاد میکند.
این هنرمند و پژوهشگر گفت: زیورآلات و جواهرات هنری به گونهای عمل میکند که کسی که آن را میپوشد بتواند با توجه به صلابت اثر خود به عنوان پوشنده با اثر ارتباط برقرار کند. در واقع جواهر هنری بر خلاف این که همیشه همه میخواهند یک زیبایی را در جواهر ببینند عمل میکند. جواهر هنری باید تولید کنند حسی باشد که به واسطه آن احساسات مختلف را درگیر کند.
همتی گفت: جواهر سازی هنری باید به گونهای باشد که بتواند تفاوت نگاه فردی که آن را استفاده میکند را منعکس کند. من در اثری لولای دری را از خیابان حسن آباد خریدم و روی آن کار کردم که بعد از کار در عین حال که قشنگ و شیک به نظر میرسد مخاطب نیز متوجه نگاه متفاوت مصرف کنند آن میشود.
بوم در جواهرسازی هنری بدن انسان است
آناهیتا عناصری دیگر هنرمند حاضر در این نمایشگاه نیز به هنرآنلاین گفت: زیور آلات و جواهرات هنری در حقیقت مجسمههایی پوشیدنی هستند و آن وسیلهای است که میخواهد برای نشان دادن جایگاه اجتماعی خود از آن استفاده کنید.
وی ادامه داد: در گذشته بیشتر جنبههای اقتصادی جواهر اهمیت داشت اما امروز مانند گذشتههای بسیار دور فقط اقتصاد مطرح نیست و جواهر سازی جنبه اجتماعی نیز پیدا کرده است.
این هنرمند جواهرساز گفت: امروز برخلاف گذشته که طلا و نقره متریالهای اصلی به حساب میآمدند و استفاده از این متریال موجب مرغوب پنداشتن یک جواهر میشد رویکرد جواهرسازان هنری به سمتی حرکت میکند که این نگرش متریالی تغییر کرده است و گاهی در زیورآلات خود از متریالهای بازیافت شده استفاده میکنند.
عناصری گفت: بیان و جایگاه شئ و مجسمه در جواهرسازی هنری مهم است و وقتی این اثر به زندگی روزمره افراد وارد شود مفهوم خودش را نمایان میکند و برخلاف ظاهر اولیهاش که قیمتی دیده نمیشود ارزش خود را پیدا میکند.
وی اظهار داشت: من با زیور آلاتی که میسازم و یا استفاده میکنم به صورت شخصی میخواهم مسئلهای را بیان کنم. در جواهر سازی امروز بوم ما بدن است. استفاده از بدن و این که فرد در خارج از بدن خود چرا و چگونه یک زیور را استفاده میکند و یا با این تفکر میخواهد چه چیزی را مطرح کند اهمیت دارد.
مجسمه و جواهرسازی یک رسانه مستقل هنری است
روح الله شمسیزاده داور این نمایشگاه اما درباره جایگاه مجسمه و جواهرسازی هنری معاصر تعریف دیگری دارد. او به هنرآنلاین گفت: جواهر امروز دیگر جنبه تزئینی ندارد، بلکه توجه به جنبههای مفهومی، زیباییشناسانه و تکنیکی اثر، در رابطه با بدن به عنوان زمینهای برای ارائه اثر، مسئله جواهرسازی هنری معاصر است.
وی ادامه داد: جواهرسازی هنری معاصر، با تاکید بر قابلیتهای بصری و معنایی اثر و استفاده از بدن به مثابه کانتکست ضمن گذر از جنبههای صرفا تزیینی در مقام یک رسانه هنری مستقل، مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیباییشناسی را به چالش میکشد.
این هنرمند مجسمهساز گفت: جواهرسازی هنری معاصر با رویکردی میان رشتهای و با استفاده از قابلیتهای رشتههای تجسمی و کاربردی مثل مجسمهسازی، نقاشی، صنایع دستی، طراحی صنعتی، طراحی لباس و مد به عنوان یک رسانه مطرح است. جواهرسازی در هنر معاصر با تاکید بر تنوع متریال، تنوع ارائه، ارتباط با بدن و تاکید بر مساله اعتبارهای اجتماعی شکل گرفته است و امروز به جواهر به عنوان یک ابژه اجتماعی نگاه میکنند.
شمسیزاده اظهار داشت: جواهرسازی هنری معاصر، نقشی تاثیرگذار در روابط انسانی و تعیین هویتهای فردی و اجتماعی دارد. آگاهی اجتماعی و فردی انسان امروز به عنوان مصرفکننده، جواهر معاصر را تحت تاثیر خود قرار داده و مفاهیمی چون هویت، قدرت، جنسیت، سلطه و غیره وارد عرصه جواهرسازی معاصر شده است.
وی گفت: محورهای اصلی جواهرسازی هنری معاصر را میتوان در معنی و مفهوم، مجسمه کوچک، هنر پوشیدنی، بدن به مثابه بوم، کانتکست یا زمینه، مولفههای با ارزش بودن و هنر ارتباطی دستهبندی کرد.