جمشید مرادیان و شاگردانش مجسمه هایی را نمایش دادند که مرحله تبدیل ایده به حجم را نمایش میداد.
مجموعهای از مجسمه های شاگردان جمشید مرادیان در فرهنگسرای ابن سینا به نمایش درآمد. در این نمایشگاه آثاری از رضا میکائیلزاده، مهرناز آذرهوشنگ، شهرزاد باغچهسرایی، تینا بنایی، محمدرسول بیگ، هانیه چیتسازی، زهره عبدی خانهسری، مروارید قاقازانی، پرنیان مختاری، آیدا مرادیان، بیتا منش، آرزو ندرلو و سحرناز هوشیوار در معرض دید علاقهمندان قرار گرفت.
جمشید مرادیان درباره این مجموعه گفت: در این نمایشگاه آثار هنرجویانی را میبینید که حدود 2 سال نزد من آموزش دیدند. در واقع این مجموعه یک نمایشگاه آموزشی است که سعی کردیم در آن چگونگی شکلگیری یک مجسمه از مرحله ایده تا تبدیل آن به واقعیت را نشان دهیم. من نیز دو اثر خود را برای همراهی با شاگردانم در این مجموعه به نمایش گذاشتم.
او با بیان اینکه حدود 30 اثر در این نمایشگاه به نمایش درآمد، گفت: آثاری در این نمایشگاه در قالب نقش برجسته و مجسمه هستند که جنس بیشتر آنها از چوب است و تعدادی کار هم با فایبرگلاس و… ساخته شدهاند. ویژگی مهم این نمایشگاه این است که اصلا کار کپی در آن نیست و قطعا این آثار را جای دیگری ندیدهاید. چون این مجسمهها نتیجه تلاش برای آموزش است و ایدههای خالص هنرمندی که آنها را ساخته به نمایش گذاشته شده است.
نگاه ما به هنر خلق آثار چند صدایی است
رضا میکائیلزاده یکی از هنرمندان شرکتکننده در این نمایشگاه نیز در گفتوگو با هنرآنلاین درباره روند شکلگیری آثار این نمایشگاه گفت: آثاری که در این مجموعه به نمایش گذاشته شد حاصل 2-3 سال کار کلاسی است که توسط هنرجویان آقای جمشید مرادیان ساخته شدند و بعد آنها را به صورت نمایشگاه عرضه کردیم.
او با بیان اینکه سوژه مشخصی برای خلق این آثار وجود نداشته است افزود: کلاس ما در دو بخش تئوری و عملی برگزار میشد. در بخش تئوری که به فعالیت کتابخانهای اختصاص داشت بیشتر تمرکز ما روی هنر مدرن بود و به ویژه مطالعات و بحثهای زیادی در مورد فلسفه هنر و نظرات اندیشمندان مختلف داشتیم. این مطالعات باعث میشد هر کدام از ما علایق خود را پیدا کنیم و بعد از آن به کار عملی بپردازیم. در بخش عملی نیز تکنیکهای مختلف را تجربه کردیم و در نهایت هر کدام از ما بر اساس ایدهها و ذهنیت شخصی خود به خلق اثر پرداختیم.
او با اشاره به اینکه دو اثر ساخته شده از چوب را در این مجموعه ارائه کرده است گفت: ما ابتدا نمونه کوچکی از طرحهای خود را با گِل ساختیم و پس از آن با کپی کردن کار خود، آن را در ابعادی بزرگتر ساختیم. آثار همه ما بدون عنوان است چون نوع نگاه ما به هنر این است که آثار باید چند صدایی باشند و با نامگذاری توسط هنرمند محدود نشوند. نکته دیگر این است که با وجود اینکه همه ما در یک کلاس کار کردیم اما آثارمان هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند و قاعده کلاس این بود که هنرجوها خودشان را پیدا کنند.